پس از زحمت و تلاش بسیار، دود چراغ خوردن و شب بیداری، هزار بار خواندن و مجدد نوشتن، کتاب شما آماده‌ی چاپ می‌شود. حالا باید چه کار کنید؟
فرض کنیم یک نویسنده شدید و نوشتید. حالا چطور چاپش کنیم؟
اول باید یک ناشر پیدا کنید. کار سختی نیست. اداره ارشاد، اینترنت، آشنایان و خیلی منابع نزدیک و دم‌دستی هستند که می‌توانند ناشر به شما معرفی کنند.
شما در کسوت یک نویسنده یک قرار ملاقات می‌گذارید و به انتشارات می‌روید.
تحربه ثابت کرده است ناشری که بدون خواندن کتاب شما لیست هزینه می‌دهد؛ تاجر است اما کسی که ترجیح می‌دهد اول کتاب شما را بخواند و بعد برای چاپش تصمیم بگیرد؛ ناشر است. پس اگر دنبال پیشرفت در نویسندگی هستید، به سراغ ناشر بروید نه تاجر.
ناشر کتاب شما را می‌خواند و درموردش نظر می‌دهد. کتاب شما احتمالاً نیاز به ویرایش دارد. ویراستار کتابتان را مجدد می‌خواند و در دو بخش صوری و محتوایی ویرایش می‌کند.
در فرصت مناسب و در مطلبی مستقل درباره‌ی ویرایش و انواع آن صحبت خواهیم کرد.
البته گفتنی است که مهمترین وظیفه‌ی ویراستار بهبود متن با استفاده از کلمات موجود و با کمترین تغییرات است. لحن قلم شما مختص به شماست. ویراستار حق ندارد در لحن شما دستی ببرد.
مرحله‌ی بعد صفحه‌آرایی است. زیباسازی اصلی کتاب در این مرحله انجام می‌شود. صفحه‌آرای خلاق، باسلیقه و کتاب‌شناس و حرفه‌ای، برای هر نویسنده نعمتی است. البته طراح جلد خلاق و حرفه‌ای هم نعمت دیگری است. حتماً می‌دانید جلدی که جذاب نباشد خواننده را از اثر شما بی‌نصیب می‌گذارد.
بعد از این کارها ناشر باید کتاب شما را برای اخذ مجوز به اداره ارشاد ارسال کند. بررس‌های ارشاد کتاب را خط‌به‌خط می‌خوانند و تصاویر را بررسی می‌کنند. یا در صورت لزوم اصلاحات می‌دهند یا مجوز را تقدیم شما می‌کنند.
شابک و فیپا در مراحل اخذ مجوز توسط ناشر، دریافت می‌شود و در حکم سند کتاب شماست. شابک و فیپا که گرفتید سند شش‌دانگ کتاب به اسمتان می‌شود.
حالا کتاب به چاپخانه می‌رود و پس از چاپ متن و جلد و صحافی آماده‌ی تحویل است.
البته این چند ساله به خاطر افزایش قیمت کاغذ و جوهر و… نوعی چاپ به نام چاپ دیجیتال مرسوم شده است. یعنی شما می‌توانید در حد توان مالی، تیراژ کتاب را مشخص کنید. می‌توانید حتی ۲۰ یا ۳۰ جلد چاپ کنید. بستگی به شرایط و نظر و توان شما دارد.
حالا کتابتان حاضر است. یک کتاب جدید، داغِ داغ، وارد بازار می‌شود.
راستی! یادم رفت بپرسم، کتابتان که چاپ شد فکری برای فروشش کرده‌اید؟
